واقعه عاشورا
✍
واقعه ی عاشورا مجموعهای نامتناهی از داستانها و اتفافاتی هستند که به هم گره خوردهاند. هر قسمت آنرا که زوم میکنی، دنیایی دارد برای خودش. کافی است فقط تمرکز کنی و با دقت ملاحظهاش کنی. اگر ظاهرش را ببینی، جنگی بوده که از طلوع آفتاب روز دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری شروع شده و تا عصر همان روز ( حوالی ساعت سه بعدازظهر ) به اتمام رسیده، بعد هم که حرکت کاروان اسرا و تمام. این حدود ظاهری این واقعه است. اما میتوانی، دوربین به دست وارد جایجای این صحرا شوی از تکتک آن لحظات، فیلمبرداری کنی و گزارش آنرا به تفصیل بیان کنی.
دوربین را میتوانی به داخل خیمهها ببری. دنیایی است داخل خیمهها. خیمههای اصحاب ماجرایی دارد، خیمههای اهل بیت ماجرایی دیگر. خیمه امام بیمار، داستان خودش را دارد و خیمه علمدار داستان دیگری.
شب عاشورا، عالمی دیگری بوده در این صحرا، فردایش عالمی دیگر.
لحظات جنگ و درگیریهای تن به تن، لحظات حملات جمعی، هر کدام داستانهایی هستند بیانتها و نامتناهی.
عینک عقل، صحنههایی ناب از این داستان شکار میکند، عینک مصیبت صحنههایی جانفرسا و تمام نشدنی و عینک عشق و عرفان، بیکرانگی را شکار میکند.
جهل و کینه، خشونت و حقارت، شیطان و سپاهش، آنطرف، میداندار هستند. آنها هم داستانهایی عجیب دارند. هر دو طرف، زنده تاریخاند، بدون مرز جغرافیایی. عالمی است این عاشورا به طول تاریخ و به وسعت جغرافیا، تمام هم نمیشود. زنده است و مرگ ندارد.
✍میثاق محرابی