من نیاز دارم به الگویی مثل فاطمه!!
میان روضه و گریه ناگهان به این فکر میکنم آیا فاطمه الگویی است که وقتی به ایشان فکر میکنیم باید گریه کنیم؟
من همیشه دوست داشتم یک زن قوی و با اراده ،در عین حال مهربان و دلسوز،استوار امیدوار باشم.
بارها و بارها شنیدم و میشنوم که فاطمه الگوی حقیقی به معنای واقعی کلمه برای خانم هاست!
ولی خیلی ها از ایشان فقط با گریه و زاری یاد میکنند، گویی فاطمه یک زن ضعیف هست که خیلی ساده حق او را پایمال کردند و او را کتک زدند و همسرش را بردند و فرزندانش را کشتند. . . .
اما من میدانم که فاطمه قوی ترین زن تاریخ است.
اما من میدانم که فقط باید فاطمه باشی تا تمام قد در مقابل سیاست مداران بزرگ عرب بیاستی و از حق و حقوقت دفاع کنی و خطبه بخوانی نترسی !
اما من میدانم که فقط فاطمه است که از همسرش که نه، بلکه از تمام حقیقت و اسلام با دلی نترس دفاع میکند و نا امید نمیشود که بلکه جاهلان را آگاه کند.
کدام زن بارداری را دیده ایی که این چنین شجاعانه در مقابل کافران و جاهلان بایستد.
حالا بماند که جلادان و نامردان مراعات حال او را نکردند و زدند و کشتند و کبود کردند و . . .
حالا بماند که خانه اش را به آتش کشیدند و حقش را خوردند.
من فاطمه را این گونه شناختم. . .
زنی مهربان و دلسوز و بخشنده و در عین حال قوی و مقتدر و آگاه . . .
شجاع و غیور و کامله. . .
آری این فاطمه هست که میخواهم الگوی من باشد.
من به همچنین الگویی نیاز مندم.
من به فاطمه نیازمندم.