درسی از نهج البلاغه
در پاسخ به سوالی که در مورد ایمان بود فرمودند:ایمان بر چهار پایه استوار است.
صبر،یقین،عدل،جهاد
صبر بر چهار پایه استوار است:1)شوق؛آن کس که اشتیاق بهشت دارد ،شهوت هایش کاستی گیرد.2)هراس؛آن کس که از آتش جهنم می ترسد،از حرام دوری می گزیند.3)زهد؛آن کس که در دنیا زهد می ورزد ،مصیبت ها را ساده پندارد.4)انتظار ؛آن کس که مرگ را انتظار می کشد،در نیکی ها شتاب می کند.
یقین بر چهار پایه استوار است:1)بینش زیرکانه 2)دریافت حکیمانه واقعیت ها 3)پند گرفتن از حوادث روزگار 4)پیمودن راه درست پیشینیان ؛پس آن کس که هوشمندانه به واقعیت ها نگریست ،حکمت را آشکارا می بیند و آن که حکمت را آشکارا دید،عبرت آموزی را شناسد و آن که عبرت آموزی شناخت،گویا چنان است که با گذشتگان می زیسته.
عدل نیز بر چهار پایه استوار است:1)فکری ژرف اندیش ؛کسی که درست اندیشید به ژرفای دانش رسید.2)دانش عمیق و به حقیت رسیده؛آن کس که به حقیقت دانش رسید ،از چشمه زلال شریعت نوشید.3)نیکو داوری کردن .4)استوار بودن در شکیبایی؛کسی که شکیبا شد در کارش زیاده روی نکرده،و با نیک نامی در میان مردم زندگی خواهد کرد .
جهاد نیز بر چهار پایه استوار است:1)امر به معروف؛پس هر کس به معروف امر کرد ،پشتوانه نیرومند مومنان است .2)نهی از منکر ؛آن کس که از زشتی ها نهی کرد،بینی مخالفان را به خاک مالید .3)راستگویی در هر حال ؛آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند،حقی را که بر گردن او بوده ادا کرده است.4)دشمنی با فاسقان؛و هر کس با منافقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد،خدا هم به خاطر او به خشم آید و روز قیامت او را خشنود سازد.
منبع:حکمت 31،نهج البلاغه.